-<@ღ مریم پاییزی من ღ@>-

به اسمت می رسم،می لرزه قلبم، نمی دونی چه حالی داره بی تو

-<@ღ مریم پاییزی من ღ@>-

به اسمت می رسم،می لرزه قلبم، نمی دونی چه حالی داره بی تو

آینه

کاش من آن آینه بودم  

که تو می بینی در آن خود را 

و می دیدم هر صبح تو را  

دور از نگاه بعضی آدم ها 

و تو می دیدی در من خود را 

کاش من آن آینه بودم 

مست از برق نگاهی  

و مجنون این همه پاکی 

جادو شده از لبخند 

و از دیدن تو خرسند 

کاش من آن آینه بودم 

و تو گاهی می کشیدی

بر رخسارم دست مهری 

و بدرقه می کردی  

غبارهای زمان را  

و مهمان می کردی 

 اعتمادی گرم مرا 

کاش من آن آینه بودم  

و تو اگز ناراحت بودی 

می شکستی مرا 

تا نبینم من هرگز ناراحتیت را 

کاش من آن آینه بودم  

گوشه ای از اتاقت تنها  

منتظر شبها که بیایی فردا 

و ببینم من باز تو را 

کاش من آن آینه بودم  

چه خیالی ...می دانم 

چه خیالی... 

شاعر : هادی .ع

نظرات 1 + ارسال نظر
مینای خاموش شنبه 5 اردیبهشت 1388 ساعت 03:03 ب.ظ http://www.yade-man.blogsky.com/

سلام دوست عزیز .
وبلاگ زیبایی دارید و شعرهایی که بر دل می نشینند .
منتظر شما هستم .
تبادل لینک......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد