-<@ღ مریم پاییزی من ღ@>-

به اسمت می رسم،می لرزه قلبم، نمی دونی چه حالی داره بی تو

-<@ღ مریم پاییزی من ღ@>-

به اسمت می رسم،می لرزه قلبم، نمی دونی چه حالی داره بی تو

نوشته های من

بغض 

 

من به تنگ آمده از درد دل خویشتنم"
کاش آزاد شوم از قفس پیرهنم
دکمه در دکمه به پیراهن تو وصل شدم
مانده ام با چه دلی از تن تو دل بکنم
بغض سنگی شدم و راه نفس را بستم
حتم دارم که اگر گریه کنی می شکنم  

 

شب 

انگار که شب زل زده در مویت
یک سلسله از هواى آن گیسویت

سوگند تمام عمر من را
آویخته اى به تار ى از افسونت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد