-
وفا
چهارشنبه 14 فروردین 1392 11:40
-
دکتر شریعتی
یکشنبه 29 خرداد 1390 15:55
اگر دروغ رنگ داشت هر روز شاید ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت عاشقان سکوت شب را ویران می کردند اگر به راستی خواستن توانستن بود محال نبود وصال! و عاشقان که همیشه خواهانند همیشه می توانستند تنها نباشند اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی...
-
پایان
یکشنبه 8 اسفند 1389 15:14
مثل تموم قصه ها قصه ما هم به سر رسید مثل تموم عاشقا عاشق ما هم به مقصود نرسید مثل تموم دل شکسته ها هادی ما فقط به غم رسید مثل تموم علاقه ها نه ُکسی به گرد عشق هادی نرسید
-
من دیوونه رو باش که ...
یکشنبه 8 اسفند 1389 15:13
من دیوونه رو باش که نفهمیدم تو بی رحمی تمام مشکلم اینه که حرفامو نمی فهمی منو باش که نفهمیدم تو بی ذوقی بی احساسی دروغ بود اینکه می گفتی تو هم محو گل یاسی من دیوونه رو باش که شکستم با شکست تو تو چه مردابی افتادم یه عمره با دو دست تو من دیوونه رو باش واسه تو گریه می کردم تو رو باش که نفهمیدی تو شعرم گم شده دردم من...
-
اگه گریه بزاره می نویسم
یکشنبه 25 مهر 1389 14:03
اگه گریه بزاره می نویسم کدوم لحظه تو رو از من جدا کرد نگو اصلا نفهمیدی نگو نه تو بودی اونکه دستامو رها کرد خودت گفتی خداحافظ تموم شد من و تو سهممون از عشق این بود خوده تو حرمت عشق رو شکستی بریدی آخره قصه همین بود اگه مهلت بدی یادت میارم روزایی رو که بی تو عینه شب بود تمومه سهمت از دنیا عزیزم بزار یادت بیارم یک وجب بود...
-
یه قصه یه تکرار
شنبه 3 مهر 1389 15:19
یه نفر یه جایی یاد یه امید واهی یه نفر یه عاشق یاد یه گل شقایق یه نفر یه مجنون یاد یه دل پرخون یه نفر یه غمگین یاد یه درد سنگین یه قلب یه جای خالی یاد یه زخمی نگاهی یه قصه یه تکرار یاد یه عشق بسیار یه پسر یه هادی یاد یه مجنون لیلی یه دختر یه مریم یاد یه معشوق بی رحم یه بغض یه گوشه یاد یه جای بوسه یه گریه یه خنده یاد...
-
یه دل دارم
سهشنبه 30 شهریور 1389 14:54
یه دل دارم خدا داره زمین داره ، هوا داره میون دریای غمش کشتی و نا خدا داره یه دل دارم ترک داره ترس و یقین و شکداره رو بام برفیش ، همیشه یه دنیا بادبادک داره یه دل دارم وفا داره یه طاقی از طلا داره تو بهترین جاش یه دونه قصرو یه پادشا داره یه دل دارم نگین داره هوا داره ، زمین داره تو دریای پر از غمش قایق و سرنشین داره...
-
و پس از سالها
دوشنبه 1 شهریور 1389 14:25
به نام یزدان پاک پادشاه خوبان و سلام بر فرشته ی مهربان او مریم منم تبعید شده ای روی زمین کسی از جنس خاک آنکه بر فرشته ای دل بست ساکن افلاک مهربان با که گویم شرح این درد و این اشتیاق که کشاکش ایام و گرماگرم روزگار خللی بر درخت تناور عشقت وارد نساخت زیبا مهرت عمیقا در جانم ریشه دوانده کمر بر بستم در پستی بلندای روزگار...
-
خدا نگهدار عاشقان
پنجشنبه 20 خرداد 1389 14:52
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش خواهی که سخت دست حهان بر تو بگذرد بگذر ز عهد سست و سخن های سخت خویش ای عاشقان همچو حافظ غریب در ره عشق زهر هجری چشیده ایم زجور معشوق خویش خدا نگهدار عشق و عاشقی
-
آخرین نامه
پنجشنبه 20 خرداد 1389 14:33
زیبا ترین لحظه ی زندگی من ،مریم سلام خداوند هر روز خلقتی نو می کند و من می پنداشتم من و تو با بهره گیری از تجارب ارزشمند گذشته که در دفتر خاطراتمان ثبت گردیده، می توانیم دگرباره آغاز کنیم وگمان می کردم تو، فرشته ی مهربان من فرصت این شروع دوباره را به من می دهی اما...، می دانی که مخالفتی با خواسته هایت ندارم و خواسته...
-
وداع
پنجشنبه 13 خرداد 1389 13:47
می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه خویش به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه خویش می برم تا که در آن نقطه دور شستشویش دهم از رنگ نگاه شستشویش دهم از لکه عشق زین همه خواهش بیجا و تباه می برم تا ز تو دورش سازم ز تو ای جلوه امید حال می برم زنده بگورش سازم تا از این پس نکند باد وصال ناله می لرزد می رقصد...
-
مخمل خاطره ی تو
چهارشنبه 5 خرداد 1389 14:25
وقتی که نگات می شینه روی دیوار اتاقم عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم یاد اون روزا می افتم ، با تو بودن زیر بارون وقتی که شرمنده بودن ، پشیمون لیلی و مجنون یاد اون شبا می افتم ، لب اون چشمه ی جاری که گرفت از ما یه عکاس ، دو تا عکس یادگاری یکی شون سهم تو بود و یکی شونم مال من بود کجا فکرشو می کردیم ، آخرش جدا شدن...
-
جز تو تموم دنیا پر
یکشنبه 2 خرداد 1389 14:50
جز تو تموم دنیا پر هر کسی غیر زیبا پر شعرای عاشقانه پر قصیده پر ، ترانه پر اسم تو در میون باشه معجزه و بهانه پر جز تو تموم دنیا پر هر کسی غیر زیبا پر پروانه پر ، پرنده پر بازنده پر ، برنده پر چشمای خیس گریه پر لبای غرق خنده پر جز تو تموم دنیا پر هر کسی غیر زیبا پر آفتاب داغ ظهرا پر امضا و اسم و مهرا پر کسایی که...
-
قصه مون
شنبه 4 اردیبهشت 1389 14:55
دل من روی زمینه دل تو تو آسمونه انقدر دوست دارم من که فقط خدا می دونه بیا یه عهدی ببندیم ببینیم کدوم یک از ما تا ته جاده ی دنیا بر سر عهدش می مونه بعضی قلبا بی ستارن یه ستاره هم ندارن شایدم ستاره هاشون مث ما تو کهکشونه برجای غرور بلندن که دارن به ما می خندن کاش با هم بریم یه جا که بر خلاف شهرمونه یادمه پرسیدم از تو که...
-
تنها توقع
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1389 14:44
نگات قشنگه ولیکن یه کم عجیب و مبهمه من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه من و گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر نمی دونم شاید سفر برای دردات مرهمه تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه من چه جوری واست بگم بارون قشنگ و نم نمه هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره اما به جون اون چشات مرگ گلای مریمه آخرشم دق می کنم تا من و...
-
سال نو مبارک
یکشنبه 8 فروردین 1389 14:20
به نام خدای عاشقا پا به پای روزها دویده ایم تا وقتی بهار دست میگذارد بر پشت لرزان زمستان که چشم گذاشته بر دیوار گرم اسفند. با هم نفسی تازه کنیم، که ما هم رسیدیم به دیدار مبارک سال نویی دیگر. زیباترین رویای من مریم گلم عیدت مبارک امیدوارم سال 1389 سالی نیک و همراه با بهروزی برای همه ی دوستان باشد . سال نو مبارک.
-
به یاد مریم
دوشنبه 3 اسفند 1388 13:31
Soğuk bir yağmur yağarken Resmin elimde bakarken وقتی که باران سردی می بارد تصویر تو را در دستانم نگاه می کنم Dün akşam gözlerim doldu Verdiğin gülleri koklarken دیشب چشمانم پر از اشک شد هنگامی که گل هایی را که به من داده بودی بو می کردم İçim içime sığmıyor, sensiz yar yüzüm gülmüyor درونم جوش و خروشی است ، بی تو رویم...
-
چی می شد ؟
شنبه 17 بهمن 1388 14:12
عاشق و معشوقها ای کاش بهم انقد شک نداشتن سقف اعتمادامون کاش انقدر ترک نداشتن چی می شد دست من و تو همیشه تو دست هم بود از ما هرچی که می گفتن واسه ی عاشقی کم بود چی می شد بی التماسم تو می اومدی به خونه چی می شد دلت می دونست که باید پیشم بمونه چی می شد می سوخت دلامون واسه التماس سیبا چی میشد دنیا رو یک شب بسپاریم دست...
-
قصه یه نفر
سهشنبه 13 بهمن 1388 13:45
یه نفر بازم کنار پنجره س یه نفر عجیب دلش شور می زنه یکی ام با تیرای داغ نگاه دو تا چشم رو داره از دور می زنه یه نفر داغ دلش تازه شده دلخوشیش یه عکس یادگاریه یکی با غم می نویسه رو دلش ای خدا عجب چه روزگاریه یه نفر خیری ندیده از حالا پس پناه می بره به گذشتاه هاش یکی ام شاعره تا خسته می شه زود می ره سراغ دست نوشته هاش یه...
-
ماجرای یک عشق
پنجشنبه 8 بهمن 1388 13:54
به روی گونه تابیدی و رفتی مرا با عشق سنجیدی و رفتی تمام هستی ام نیلوفری بود تو هستی مرا چیدی و رفتی کنار اتظارت تا سحر گاه شبی همپای پیچک ها نشستم تو از راه آمدی با ناز و آن وقت تمنای مرا دیدی و رفتی شبی از عشق تو با پونه گفتم دل او هم برای قصه ام سوخت غم انگیزست تو شیداییم را به چشم خویش فهمیدی و رفتی چه باید کرد این...
-
طاقت ناتمام
دوشنبه 5 بهمن 1388 13:59
همنفس گلم سلام ، دیگه یه گوله آتیشم مضحکه دوستم نداری ، دلم می خواد بیای پیشم عجیبه ، وقتی نمی خوای من یکی یک دوونه ترم منتظرم ناز کنی و فقط بشینم بخرم یکی می گفت ، که آدما ، بیشترشون اینجورین بر عکس آرزوهاشون ، عاشق هم تو دورین ولی تو چی ، نه دوریو ، نه نزدیکی دلت می خواد اولش اینجور نبودی ، خوب یادمه ، یادت می یاد؟...
-
نامه ی یک متهم
چهارشنبه 16 دی 1388 14:10
شاکی پرونده سلام ، درسته من متهمم حتی برای متهم شدن پیش تو هم کمم چه ذوقی کردم ، شنیدم گفتی شکایت می کنی اما دلم گرفت که گفتی : تو منو اذیت می کنی من تو رو اذیت می کنم ، منی که می میرم برات منی که تندی می شکنم زیر تولد نگات تو حکم من نوشته بود ، طبق مواد یک و بیست تو روزگار من و تو این کارا عاقلانه نیست معلومه عاقلانه...
-
نمی ذارم
سهشنبه 1 دی 1388 13:47
نمی ذارم تو رو از من بگیرن حتی تو عالم عکس و نقاشی روی پیشونی سر نوشتته تو باید فقط مال خودم باشی نمی ذارم که تو رو بدزدنت جای تو فقط روی چشمای منه توی فال من فقط اسم تو کسی که چشاش مث تو روشنه نمی ذارم اینهمه خاطرمون پنهونی کنج یه خورجین بمونه قسمت طالع تو سفر بشه واسه من یه درد سنگین بمونه نمی ذارم اونا که کم عاشقن...
-
برای تو می نویسم
سهشنبه 24 آذر 1388 13:45
برای تو می نویسم ای دل رفته ز یاد برای تویی که بودی روزگاری شاد برای تو می نویسم ای دل پر خون برای تویی که رفتی تا مرز جنون برای تو می نویسم ای دل داغون برای تویی که می دونی خاطره هامون برای تو می نویسم ای دل آسمانی برای تویی که از مریم فاصله ها داری برای تو می نویسم ای دل زخمی برای تویی که به این عشق می خندی برای تو...
-
لیلی من
چهارشنبه 18 آذر 1388 15:08
گفتم با دوری و درد هجران فراموشت کنم ولی فاصله ها حریف این دل خونم نشد گفتم با تو دعوا می کنم شاید فراموشت کنم کردم این کار را ولی این هم چاره حالم نشد گفتم در سفر خاطراتت را فراموش می کنم رفتم و باز آمدم ولی ، درمان دردم نشد گفتم نفرت تو بیا با هم فراموشش کنیم آمد و آن هم حریف این دل و عشقم نشد این نشد آن هم نشد هر...
-
پشیمونم
دوشنبه 16 آذر 1388 15:18
پشیمونم ، می خوام بگم ببخشید اگر دلم احساست رو نفهمید بگم پشیمونم ،دیگه این دل نا صبوره دیگه اشکی برای ریختن نمونده پشیمونم که با تو مغرور بودم تو عاشق بودی و من کور بودم پشیمونم که مهربونیت و ندیدم ببخش آخه من ، مجنون بودم پشیمونم که از تو دور بودم آخه مریم ، تویی بود و نبودم پشیمونم ،برای گفتن این حرف خیلی دیره می...
-
گلایه
چهارشنبه 11 آذر 1388 14:41
دیگر مرا به معجزه دعوت نمی کنی با من ز درد حادثه صحبت نمی کنی دیریست پشت پنجره ماندم که رد شوی اما تو مدتی ست اجابت نمی کنی قولی که داده ای به من از یاد برده ای گفتی ز باغ پنجره هجرت نمی کنی بیمار عشق توست پرستوی روح من از این مریض خسته عیادت نمی کنی باشد برو ولی همه جا غرق عطر توست گرچه تو هیچ خرج صداقت نمی کنی یکبار...
-
برگرد
پنجشنبه 5 آذر 1388 14:23
تو را قسم به لحظه لحظه های عاشقی به تپیدن های قلبم به این دیوانگی تو را قسم به مرگ عاشقانه ی برگهای پاییزیی به عشق جاویدی که روزی بین ما می دیدی تو را قسم به دل سوخته ی شمع و غم پروانه به زبانه های عشق شمع در فراق پروانه تو را قسم به ترانه های باد که می خواند مستانه به سرود کبوترهای عاشق این عاشقان بی لانه تو را قسم...
-
حرف های یک دل
پنجشنبه 5 آذر 1388 13:41
بیا در کوچه باغ شهر احساس شکست لاله را جدی بگیریم اگر نیلوفری دیدیم زخمی برای قلب پر دردش بمیریم بیا در کوچه های تنگ غربت برای هر غریبی سایه باشیم بیا هر شب کنار نور یک شمع به فکر پیچک همسایه باشیم بیا ما نیز مثل روح باران به روی یک رز تنها بباریم بیا در باغ بی روح دلی سرد کمی رویا ی نیلوفر بکاریم بیا در یک شب آرام و...
-
درخت پاییزی
دوشنبه 18 آبان 1388 15:48
نشد بشناسمت آخر درخت سبز پاییزی جلو طوفان مث کوهی ولی با عشق می ریزی درخت پیر بی سایه دلت از جنس بارونه تو آغوش تو می خوابن کبوترهای بی لونه نمی خوای عاشقت باشم ولی از عشق می خونی شبیه موج دریایی ، میای اما نمی مونی نشد بشناسمت اما یه عمره دل به تو بستم هنوزم «لحظهی دیدار» می لرزه دل و دستم یه روزی که نمی دونم تو رو...