میگی تنها نرو عزیر مسافرم
میگم تنها که نیستم
همرام دعای تو رو دارم
میگی امیدم
سنگ صبورم
تپش های دلم
رو برات صدقه می دم
می گم خوب مهربونم
ای که پیش توست قلب و وجودم
خاطره هامو پیشت می زارم
می گی کاش می شد یک موجم
از دریا برات بچینم
می گم برات سوغات می یارم
تا روح تشنه ات رو سیراب ببینم
می گی زود بیا نازنینم
نمی خوام تنها بمونم
می گم باشه یار مهربونم...
شاعر : هادی عابدین