-<@ღ مریم پاییزی من ღ@>-

به اسمت می رسم،می لرزه قلبم، نمی دونی چه حالی داره بی تو

-<@ღ مریم پاییزی من ღ@>-

به اسمت می رسم،می لرزه قلبم، نمی دونی چه حالی داره بی تو

شاعرم هنوز

عاشقان من داستان مجنون را از برم هنوز

چون خود همداستان او و عاشقم هنوز

همچو فرهاد شیدا و  سرگشته ام هنوز

در کندن این کوه فاصله استوارم هنوز

اگر به دیار بد عهدان می رود یارم هنوز

در پی اش بر اسب امید سوارم هنوز 

اگز دل من بشکسته از یار است هم هنوز

در شکسته های دل هم با یار شریکم هنوز

اگر در دام تاریک شب گرفتار است مه رویم هنوز

خورشید گرم عشق طلوع می کند هم هنوز

اگر عاشقی را هوس می کشد هم هنوز 

از صف مدعیان عشق جدا ایستاده ام هنوز

گرچه مست عطر شاخه های گل مریمم هنوز

ولی همنشین هنوزهای عشق توام مریمم هنوز

آری مریم من دل خسته هنوز هم شاعرم هنوز

چون تو را با دل گم کرده و پیدا نکرده ام هنوز

 

شاعر : هادی عابدین

نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 2 مهر 1388 ساعت 12:34 ق.ظ

انگار پای ثانیه ها لنگ می شود
وقتی دلی برای دلی تنگ میشود

مریم پاییزی یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://maryamepaizii.blogfa.com

سلام.وبت قشنگه.دوس داشتی بهم سربزن...اقای عاشق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد